دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...

دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...

قلب به چه درد میخورد؟ قلب که میگویم نه آن قلبی که مایه ی حیاتِ قرمز رنگ را پمپاژ میکند به فرق سر تا نوک پا... نه... آن را میگویم که پر از لذت میشود... آن که غم زمینش میزند و همان که در ایام فراق ، تنگ و بی حوصله ، خِر صاحبش را میگیرد...

این قلب را به ما دادند و نگفتند چگونه با آن تا کنیم... نگفتند چرا باید لذتها را بر آن حرام کنیم تا رشد کند و بزرگ تر شود... نگفتند که آن لذت جاویدان که حسرتش را میخوریم و ادای صبر کردن را در میاوریم تا به آن برسیم چه رنگ و بویی دارد؟...

نگفتند... اما ما عمیق شدیم. در خیال آن لذت بی انتها... که سر تا پا رضایت و سرور است... یادمان رفت به قلبمان یاد بدهیم این لذت ها که می بیند و می چشد توفیر دارد با آن لذت اصلی... که اگر این هم شمه ای از آن بود باید نزدیکترمان میکرد و نه دورتر...

و حالا ما مانده ایم و قلبی که نه می داند و نه می تواند. کور و نابلد و تنها. دلخوش به هر صدایی که در این تاریک خانه میشنود... می دود و زمین میخورد... و هربار کم نفس تر و چشم انتظار تر از خودش میپرسد که من دقیقا چه هستم...

  • دل نگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی