دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...

دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...

۱ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است

حالا که خیلی وقت گذشته از روزهای متعلق به این جا و نوشته های محدود به این صفحه ،

حالا که میشود لبخند بزنم ، شماره بگیرم ، دکمه ی سبز را بزنم و هر چه میخواستم اینجا تایپ کنم توی گوشی زمزمه کنم ،

حالا اینجا نوشتن مزه ی دیگری دارد.

حالا که کیبورد گوشیم نیم فاصله دارد ،

حالا که تو سلام میرسانی،

حالا که "با هم" ایم.

الان که خیلی از آرزوهایم طوری براورده میشوند که انگار از اول هم باید همینجور میبوده و همه قبول دارند و لبخند میزنند...

خدا را شکر میکنم

از خدا التماس میکنم از خواب بیدارم نکند اگر خوابم

بعد توی هر آینه ای چند ثانیه تعجب میکنم که واقعا الان ، همینجوریست که هست؟

تعجب میکنم که "واقعا ما از توی دنیای ای کاش ها پرت شدیم به دنیای یادش بخیر ها؟"

تعجب میکنم از اسم تو که زنگ میخورد...

تعجب میکنم از گریه هایی که حالا جوابشان را گرفتند.

عزیزکم گریه خوب درمانیست.

من بارها از گریه های در خلوت و از ته دل جواب گرفته ام

و بارها جواب تو بوده ای...

حالا من کامل شدم

بروز کامل من اینجاست

اینجا میتوانم خودم باشم

با تمام آنچه به آن تعلق دارم

و فقط خودم میدانم رد این میله های قفس که برایم تنگ شده بود و گوشت های تنم از لابلای آن بیرون زده بود و الان روی تنم مانده چه یاداوری تلخ و شیرینی برایم دارد

حالا تو کنار منی

میله های قفس خرد و خمیر شده کنارم ریخته اند

و من بالهایم را باز و بسته میکنم

بدنم را کش و قوس میدهم و چشمهایم هنوز به زیاد چرخیدن و افق بلند را بدون ترس و امکان وقوع ، نگاه کردن عادت ندارد

 

چشمهای من هنوز طبق عادت روی تو متوقف میشود و پر از اشک خیره میماند

بعد یادم می آید دیگر وقتی برای غصه خوردن نداریم انقدر که راه نرفته روبرویمان هست

 

بعد توی دلم میگویم بقیه اش هر چه که شد بشود

تو هستی باقی را چکار دارم...

 

ته دلم هم به خدا چشمک میزنم که البته با اجازه شما : )

 

خوش آمدی دوست داشتنی ترین

 

بیست و یکم مهرماه هزار و چهارصد و یک