دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...

دِل نِگاری

هر چیزی که عمیق باشد به دل نفوذ میکند... ارزش ثبت کردن دارد...


گرگ و میشِ ساعت پنج و نیمِ عصر سرد پاییزی
وقتی که آسمون خاکستری شده و درختا سیاه.
هلال ماه از لای شاخه ها لب خند میزنه
چراغ ماشینا قرمزتر از بقیه ی وقتان و شیشه ها بخار نکرده
ضبط میخونه:
از اینجا میروم روزی...
دستمو بردم توی جیبم و دکمه ی ساعت برنارد رو فشار دادم...
نمیدونم چند سال شد یا چند قرن...
ولی همونجا موندم...
بعد از چند قرن که برگشتم به جریانِ زمان، تو هنوز جمله ت تموم نشده بود...
من ولی آروم شده بودم... آروم آروم...
آروم گفتم بریم کم کم...
آره خب. بعد چند قرن میشد رفت.

  • دل نگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی